ایكیگای خویش را بیابید
خود درمانی: چه می شد اگر با بیشتر انجام دادن كاری كه بیشتر دوست دارید، بیشتر عمر می كردید؟
به گزارش خود درمانی به نقل از ایسنا، «فرادید» به نقل از سی ان ان نوشت: این نظریه ای جذاب است كه جامعه ای در جزیره‌ی اوكیناوا را شاهد خود می گیرد، نام مستعارش دهكده‌ی عمر طولانی است؛ چونكه ساكنانش بیشترین امید به زندگی را در جهان دارند. آنها همین طور تعهد عمیقی به یك فلسفه‌ی ژاپنی به نام "ایكیگای" دارند. اگر بخواهیم معنای ساده‌ی آنرا بگوییم، شادی و خوشبختی ناشی از مشغولیت به فعالیتی است كه برایش معنا و مقصود قائل هستند.
اوگیمی، دهكده‌ی صمیمی است كه ۳۰۰۰ نفر از پیرترین مردم دنیا در آن زندگی می كنند، به خاطر جریان آرام زندگی و چشم اندازش به اقیانوس، دورهمی های اجتماعی، باغچه های شخصی سبزیجات و اهالی ای كه پیوسته لبخند می زنند، می خندند و شوخی می كنند، معروف است. آنها همین طور به اینكه ۱۰۰ سال و بیشتر عمر می كنند، افتخار می كنند. در بین اهالی این روستا، میزان بیماری های مزمن نظیر سرطان و بیماری قلبی كمتر است و میزان زوال عقل در بین آنها كمتر از متوسط جهانی است.
سوال اینجاست كه چطور؟ برای توضیح این پدیده كتاب هایی نوشته شده است همچون "مناطق آبی: درس هایی برای عمر درازتر از مردمانی كه درازترین عمر را دارند" و كتاب هایی نظیر "ایكیگای: راز ژاپنی جهت زندگی دراز و شاد" نوشته‌ی هكتور گارسیا و فرانچسك میرالس كه تنها معطوف به ایكیگای هستند.
پاسخ به این سوال احتمالات تلفیقی از عوامل را در برمی گیرد، اما مظنون همیشگی عبارتند از: رژیم غذایی، تحرك یا ورزش و داشتن دوست و زندگی اجتماعی. آنچه كه نواحی صاحب جمعیت های با عمر دراز و شاد در گوشه گوشه‌ی جان در آن اشتراك دارند، ساكنینی است كه زندگی ساده و داشته های كمی دارند، زمان زیادی را بیرون می گذرانند، با دوستانشان فعال می باشند، خواب كافی دارند و سبك و سالم غذا می خورند.
آنچه كه درازعمران ژاپنی به این فهرست اضافه می كنند، ایكیگای است. مفهومی كه گهگاه در ترادف با قصد، اشتیاق، معنا، ماموریت، دلمشغولی و نیروی محرك به كار می رود. اگر همه‌ی این ها یكجا گرد هم بیاورید و چكیده‌یشان كنید به ایكیگای می رسید.
ایكیگای خودرا بیابید
ایكیگای در كتاب ها و مقالات به صورت مركز یك دیاگرام ون تصویر میگردد كه در آن پاسخ شما به همه‌ی این سوالات با هم همپوشانی می یابند: چه چیز را عاشقانه دوست می دارید؟ در چه كاری خوب هستید؟ برای كدام مهارت خود می توانید پول بگیرید؟ جهان به چه چیز نیاز دارد؟ وقتی كه جوابی بیابید كه با هر چهار سوال جور دربیاید، ایكیگای خودرا یافته اید.
راه دیگری كه از می توانید ایكیگای خودرا تعریف كنید، این است كه خیلی ساده از خود بپرسید: پگاه ها به چه خاطر از خواب بیدار می شود؟ یا اینكه چه چیز به شما انگیزه می دهد؟
یا به قول ویكتور فرانكل، "چرا خودكشی نمی كنید؟ ". فرانكل، یك روانپزشك و متخصص اعصاب است و مبتكر نوعی درمان است كه با موضوعات روحانی ممزوج شده و با نام لوگوتراپی شناخته می شود. وی همینطور نویسنده‌ی كتاب "انسان در جستجوی معنا" است كه تجربه‌ی خودش از نجات یافتن از اردوگاه های مرگ نازی ها در آشوویتز است. وی در این كتاب می گوید كه آشوویتز به او آموخته كه یك زندگی كه محرك آن هدف باشد، راه فائق آمدن بر موانع و رنج ها است.
كن موگی، عصب شناس ژاپنی و نویسنده‌ی كتاب "ایكیگای خودرا بیدار كنید: ژاپنی ها چطور هر روز با شادی و هدف بیدار می شوند"، خصیصه‌ی ایكیگای را به شعار مشهور دولت بریتانیا در جنگ جهانی دوم تشبیه می كند: "آرامش خودرا حفظ كنید و ادامه دهید".
هدف از لوگوتراپی فرانكل، كمك به بیماران برای یافتن هدفشان در زندگی است. ("لوگوس" واژه ای یونانی به معنای "معنا" است.) بنا بر استدلال فرانكل، اگر احساس اضطراب یا پوچی می كنید، به این خاطر است كه دچار بحران وجودی هستید. این روش به جای اینكه به دنبال ریشه های نارضایتی شما، مثلاً در كودكیتان، باشید، بیشتر نگاهی رو به آینده دارد.
«تراپی» یكی از روش ها برای یافتن ایكیگای است، كه به قول گارسیا و میرالس می توان آنرا "سوخت وجودی" دانست كه جهت زندگی طولانی و شاد به ما انگیزه می دهد. روشی ارزانتر از تراپی این است كه از خودتان این سوال بپرسید كه "معنای زندگی من چیست؟ " و به دنبال فعالیت هایی بروید كه در جهت نیل به پاسختان باشند.
حتی ساده تر این است كه بپرسید "انجام چه چیزی را بیشتر از همه دوست دارم؟ ". ایكیگای شما امكان دارد در فعالیت هایی باشد كه نوعی حالت غرق بودن تمام و لذتبخش در آن كار را برای شما همراه می آورد. چیزی كه میهالی چیكشزنمیهالی، روانشناس، آنرا "جریان" و آبراهام مازلو، "تجربیات قله ای" نامیده اند.
برای اینكه ایكیگای خودرا بیابید یك راه واحد وجود ندارد و تك سوال ها باز از آنچه كه در بالا آمده گوناگونی بیشتری دارند. ایكیگای شما امكان دارد وقف خودتان برای دوستان، آشپزی، یك پدر یا مادر خوب بودن، نوشتن، كاوش علمی، مبارزه با تغییرات اقلیمی، نقاشی، كمك به همسایه ها یا بی نهایت چیز دیگر باشد.
گارسیا و میرالس با ساكنین سالخورده‌ی اوگیمی ژاپن، درباره‌ی ایكیگای شخصی شان مصاحبه كردند و پاسخ هایی از قبیل موارد زیر را دریافت كردند: "من سبزیجات را خودم می كارم و می پزمشان"، "همراهی با دوستانم" و "ساختن چیزها با چوب ریز". ایكیگای لازم نیست باشكوه یا پیچیده باشد و بهتر است كه درباره اش مضطرب نباشید. ایكیگای عمدتاً چیزی است كه انجامش تا آخرین روز زندگی هم مشغولتان كند و هم خوشحال. (و اینكه با پیگیری آن، احتمالاً تعداد روزهای زندگیتان بیشتر هم خواهد شد.)
به نوشته‌ی موگی "شما باید ایكیگای خودرا در چیزهای كوچك بیابید. باید كوچك شروع كنید. شما باید در اینجا و الان باشید. مهمترین چیز این است كه نباید محیط را مقصر فقدان ایكیگای بدانید. هر چه باشید، یافتن ایكیگای با خودتان است. "
آنگاه كه موفق به این كار شوید، حتی اگر تا صد سالگی عمر نكنید، احساس خواهید كرد كه زندگی درازتری داشته اید؛ چونكه بیشتر زندگیتان تنیده بوده اید.
همچنین، زندگی با هدف، دیگر رفتارهایی را كه به دراز شدن آن كمك می كنند را تشویق می كنند. موگی می گوید: "داشتن ایكیگای شما را به داشتن زندگی سالم تر، با ورزش بیشتر، فعالیت اجتماعی بیشتر و یادگیر در طول عمر، رهنمون می كند. "
از موگی راجع به ایكیگای شخصی خودش پرسیدیم. پاسخ داد: "من در كودكی عادت داشتم كه پروانه ها را تعقیب كنم و رویشان مطالعه كنم. حالا، ایكیگای من دویدن صبحگاهی است. پیوند با مردمانی با پیش زمینه های مختلف، فرا رفتن از مرزهای زبان، قومیت و ملیت، شاید بزرگترین ایكیگای زندگی كنونی من باشد؛ بدین سبب ایكیگای می تواند كوچك و بزرگ باشد، و هر دو در زندگی فرد مهم هستند. ایكیگای یك طیف است. "
شما و ایكیگای شما؛ تا لحظه‌ی مرگ
وقتی كه ایكیگای خودرا یافتید، دلیلی ندارد كه هیچ گاه از آن بازنشست شوید. ژاپنی ها ظاهراً كلمه ای برای "بازنشست شدن" ندارند. ظاهراً عامل كلیدی در طول عمر و خوشبختی در اوكیناوا، این است كه از زندگیتان كه موتور محركه اش مقصود و هدفی است، بازنشست نمی شوید.
البته قضیه به این سادگی نیست. گارسیا و میرالس در كتاب خود آورده اند: "زندگی مدرن ما را روز به روز نسبت به طبیعت حقیقی خود غریبه كرده است و سبب شده كه به سادگی در ورطه‌ی زندگی بی معنا بیفتیم. نیروها و مشوق های قوی (پول، قدرت، توجه، موفقیت) حواس ما را به شكل روزمره پرت می كنند؛ اجازه ندهید كه این ها زندگی شما تسخیر كنند. "
در عوض، توصیه‌ی ایشان این است كه به دنبال كنجكاوی و شهود خویش بروید كه مسیری به ایكیگای و همین طور خودآگاهی شمرده می شود. فعالیتی را كه بدان عشق می ورزید بیابید، خودرا در بین افرادی كه به آنها عشق می ورزید غرق كنید و به قطب نمای درونی خود متعهد باشید.
موگی سفارش های بیشتری برای حفظ كاركرد مناسب موتور ایكیگای دارد. پنج نسخه‌ی او را اینطور می توان خلاصه كرد: بر جزئیات تمركز كنید، خودرا بپذیرید، به دیگران اتكا كنید، از لذت لذت ببرید و در حالا حاضر باشید.
در كتاب گارسیا و میرالس آمده است: "اشتیاقی درون شما هست؛ یك استعداد منحصر به فرد كه به روزهای شما معنا می بخشد و شما را سوق می دهد تا تا نهایت، بهترینِ خودتان باشید. "
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب